به او گفتیم: عجب پدر زن دست و دل بازی داری. گفت: ماییم، می توانیم، دارندگی و برازندگی.
منبع:کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی
خاطرات دفاع مقدس...منبع:بایگانی لبخندهای پشت خاکریز
خاطرات دفاع مقدس...برچسب : خلاقیت, نویسنده : 68salemoghaddas4 بازدید : 7
برچسب : کمرم, نویسنده : 68salemoghaddas4 بازدید : 6
بچه ها سرشان را رو به آسمان و در جهت هواپیماهای عراقی بلند می کردند و می گفتند: نگاه کن یک مثقال عقل به کله این صدام نیست، آخر ما راکت بدون توپ به چه دردمان می خورد! و بعضی اضافه می کردند: ولش کن بابا چه می داند تنیس چیست؟ بابایش ورزشکار بوده، ننه اش ورزشکار بوده، به هیکلش نگاه نکن، دو دفعه به او بشین پاشو بدهی به اسهال و استفراغ می افتد.
منبع:کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی
خاطرات دفاع مقدس...